اطلاعیه
اساس آلمان هگل
آلمان دیگر یک دولت نیست جلسه اول / بند اول در این عبارات، سخن بر سر این است که آیا به‌کاربردن نامی به‌نام «آلمان» موجه است؟ این عبارت واقعاً عجیب است. می‌گوید: «آلمان دیگر یک دولت نیست.» نمی‌گوید آلمان دیگر یک جامعه یا اجتماع نیست. می‌گوید آلمان دیگر یک دولت نیست؛ اما این جمله به این معناست که آلمان دیگر کلیتی به نام آلمان نیست.
معقولیت نهفته در استعداد است جلسۀ پنجم / بند ششم وقتی ما در فهم «آنچه هست»، در جستجوی «آنچه باید باشد» باشیم، همواره در پی استعدادی در واقعیاتِ اینک موجود هستیم که خبری از ضرورت دارد. آن استعداد در اجمال خود، تفصیلِ گنگ واقعیت را گویا می‌کند و آن را از پراکندگی نجات می‌دهد.
آزادی در دولت تحقق می‌یابد جلسه هشتم / بند دهم (بخش اول) آزادی، بخردانه‌بودنِ خویش را صرفاً در ذیل یک دولت به دست می‌آورد. بخردانه‌بودنِ آزادی، یعنی آزادی به‌عنوان آنچه می‌تواند صفت یک انسان باشد.
«کل» کوچک‌تر از «جزء» است جلسه نهم / بند دهم (بخش دوم) «جزء» تفصیل‌یافته است، در حالی‌ که «کل» همواره در اجمال محقق می‌شود. از همین روی می‌گوییم: در فلسفه و سیاست، «کل» از «جزء» کوچک‌تر است.
در جزئیت جزء، کل حد پیدا می‌کند جلسهٔ دهم / بند یازدهم اگر جزء امکان حضور در مرزهای کل را پیدا نکند به‌سهولت نمی‌توان گفت که جزئی است. این امکانِ برون‌روی به نحوی تعلّق به کل هم هست.
قانونی که در بطن خود تثبیت چرخه خشونت است. جلسهٔ یازدهم / بند دوازدهم کُل زمانی شکل می‌گیرد که بتواند بر جزء حد بزند و آن را متعین کند.
حق مشروط به کل است جلسهٔ دوازدهم / بند نوزدهم و بیستم
حقوق اساسی چه باید باشد؟ جلسهٔ سیزدهم / بند بیست‌ویکم تا بیست‌و‌چهارم مفاهیم باید آزمونِ انضمامیت را به جان بخرند تا بی‌معنی نشوند. آزمون مفاهیم حقوق اساسی، کلیت سیاسی است و علم حقوق اگر می‌خواهد بیان کند و نپوشاند باید آماده باشد تا بر مرزهای علم حرکت کند.
قدرت، شرط تحقیق «مفهوم دولت» است جلسهٔ چهاردهم / بند بیست‌وپنجم
 1  
پرسش فلسفی اگر در پی اساس است، راهی جز یافتن آن در انضمامیت ندارد و سیاست اگر قرار است به اجتماعِ سیاسیِ انسان بیندیشد، ناگزیر از درک انضمامی سرشت آن است. آنچه اینجا به‌نحو شگفت‌انگیزی خود را نشان می‌دهد، وضع نقیضه‌گونی است که فلسفه و سیاست را به هم می‌رساند؛ یعنی پیگیریِ اساس در وضع ناپایدار سیاست. در این وضعِ نقیضه‌گون، نه امر ناپایدار همچون تجربۀ پراکنده است و نه اساس چیزی در بنِ مطلق امور.