معصومه ندیری
تاریخ پول بهمثابهٔ فناوری
پیش از دولتهای ملی تقریباً هر شهر یا ناحیه، پول خود را داشت. در مناطقی از اروپا ممکن بود حتی نواحی روستایی (زمینهای متعلق به یک ارباب) نیز سکۀ مربوط به خود را داشته باشند. سکهها عیار و خلوص متفاوتی داشتند و امکان مقایسه یا سنجش آنها با هم بهطور مستقیم، یا وجود نداشت یا بسیار دشوار و بیفایده بود. ضرب سکه کاری تخصصی بود که نهتنها هر کسی قادر به انجامش نبود، گاه کشورها یا شهرها خودشان هم این کار را نمیتوانستند انجام دهند و به ضرابخانههای خاصی میسپرند. «...در قرون دوازدهم و سیزدهم... فلورانس تمامی بانکداری ایتالیا را از طریق هشتاد بانک خود در دست داشت و درآمد فلورانس... از درآمد دولت بریتانیا در زمان ملکه الیزابت [اول] بیشتر بود... [پیش از اینها] نخست شهر آمالفی قدرتمند را میبینیم (از قرن هشتم تا یازدهم)... تمامی سکه های رایج زمان در ایتالیا و شرق، در آمالفی ضرب میشد... » . ونیز در کنار این دو شهر، مرکز تولید پول و بروات در معاملات بزرگ بود. ایتالیا در آن زمان مرکز تجارت جهانی بود و به همین خاطر در ضرب سکه مهارت یافته بود. از قرن دوازدهم تا اواخر قرن پانزدهم، اتحادیهای از تاجران آلمانی در نواحی مرکزی و شرقی اروپا تشکیل شد که هدفش ساختن یک جغرافیای اقتصادی در برابر جنوب (روم یا همان ایتالیا) و شمال (اسکاندیناوی و انگلستان) بود. بر خلاف ماهیت پراکنده و منفرد شهرهای ایتالیایی، این اتحادیه با نامه اتحادیۀ هانس یک ائتلاف بزرگ از اتحاد و همکاری شهرهای موجود یا شهرها و بنادر بود که تلاش داشت بقیه اروپا را به جمع خود ملحق کند. به همین خاطر ماهیت اصلی آن وحدت اقتصادی بود. چنین وحدتی برای نخستین بار، نیاز به سنجههای واحد را پدید آورد. تا پیش از اتحادیۀ هانس، بازرگانان چه در اروپا و چه در مسیر جادههای ابریشم، شهر به شهر میگشتند و از مقیاسها و سنجههای اندازهگیری همان شهر برای مترکردن، وزنکردن و مبادله استفاده میکردند. پول هر شهری یکی از این سنجهها بود. تا پیش از اتحادیۀ هانس، نیاز به خلق سنجهها و واحدهای یکسان احساس نمیشد و بازرگانان با وجود حجم بالای مبادلات و رونق بازارها، به این دشواری و تکثر تن میدادند. پول در آن دوران فقط یک ابزار برای مبادله بود و کارکرد مقیاسبودنش بسیار محدود بود. محدود به شهر یا یک کشور. اما از ظهور اتحادیۀ هانس و پیدایش ضرورتی بهنام وحدت در قلمروی آن، یکپارچهسازی و خلق سنجهها و مقیاسهای واحد اندازهگیری نیز ضرورت یافت. چون اتحادیه به میزان زیادی برای ساختن قلمروی خود، هممنفعتکردن بازرگانان و تولیدگران، فراهمآوردن امکان گفتوگوهای تجاری و عقد قراردادهای همکاری بین نواحی مختلف، به این اندازهگیریهای واحد نیاز داشت. در مواردی حتی چنین سنجههایی به پیوند نواحی روستایی به شهری کمک کرد. بهعنوان مثال روستاییانی که تا پیش از آن، فقط سکههای روستای خود را داشتند، برای مبادله در شهرهای دیگر دچار محدودیت بودند و همین امر آنها را به روستا وابسته نگه میداشت و به ملاکین روستایی قدرت میداد. اما رواج پولهای واحد به روستاییان کمک میکرد ضمن گسترش مبادله با شهر، بتوانند مناطق روستایی خود را به قصد مناطق شهری دورتر ترک کنند و از نیروی کار روستایی به نیروی کار شهری تبدیل شوند . در نهایت اهمیت روزافزون این پروسه، باعث شد ضرابهای اتحادیۀ هانس به فناوریها و تکنیکهایی در تولید سکۀ قابل اعتماد و یکسان و همعیار دست یابند که تا آن روز حتی در سایۀ عظمت مبادلات ونیز، آمالفی و فلورانس هم به آن فکر نشده بود و ابداعی برایش صورت نگرفته بود. یعنی برخلاف تاریخ طبیعی پول که تحولات آن را ناشی از توسعۀ مبادلات و بزرگشدن آن میداند، میبینیم که حجم بالای مبادلات در مرکز تجارت جهانی آن دوران، یعنی ایتالیا، نبوده است که سبب تحول در فناوری تولید پول و البته ماهیت آن شده است بلکه ضرورت ناشی از ساختن یک قلمروی اقتصادیِ متحد، عاملیت داشته است.
یکی از کشورهایی که فناوری لازم برای تولید سکه با چنین کیفیتی را نداشت، انگلستان بود. بازرگانان و ضرابهای اتحادیۀ هانس حتی تولید سکه برای انگلستان را هم چونان یک قرارداد تجاری پذیرفتند و انجام دادند. ابتدا چند سکۀ مختلف در انگلستان استفاده میشد که توسط استرلینگها ، یعنی بازرگانان شرقی (آلمانی)، برایشان تولید میشد. اما اتحادیۀ هانس بهسبب نداشتن مرکزیت سیاسی واحد و حمایتگر در برابر ارادۀ سیاسی انگلستان برای ساختن یک قلمروی اقتصادی بزرگ از بین رفت . بهعکس در انگلستان، همآیی و ارادۀ سیاسی ملی برای وحدتبخشی جهان از سر اقتصاد، نیاز به پول وحدتبخش یعنی پولی که بتواند همهجا اعتبار یکسانی داشته باشد و مرجع و واحد اندازهگیری همهچیز قرار گیرد، پیگرفته شد. هر قدر بر این شاخصۀ ویژۀ پول تأکید میشد –چه در اتحادیۀ هانس و چه در بریتانیا- پیوندهای اجتماعی، شیوههای سازماندهی کار، شیوههای محاسبۀ نیروی کار، زمان در تولید و تجارت و روابط اجتماعی و سیاسی دگرگونتر میشد. این کاری بود که تا پیش از این از پول برنمیآمد. کما اینکه وضعیت ایتالیا بهمثابۀ مرکز تجارت جهانی در آن دوران نشان میدهد که چقدر تفاوت در شیوههای سازماندهی، مذاکرات تجاری، معاهدات و ائتلافها، عدم پیوند منافع و عدم پیدایش اتحادهای تجاری معنادار، عدم پیوند اقتصاد با تولید قدرت سیاسی برای حکام شهری و... در آن قابل شهود و قابل مقایسه با وضعیت اتحادیۀ هانس و بریتانیا است. نقطۀ اوج این تغییر ماهیت و کارکرد پول زمانی پدیدار شد که حدوداً در اواخر سدۀ 1600 میلادی، دولت بریتانیا به دلیل ضرورت سیاسی وجود یک پول ملی واحد که بتواند خارج از مرزهای جغرافیایی جزیره، همین کارها را برای انگلستان انجام دهد، لیره (پوند) استرلینگ را منتشر کرد. لیره استرلینگ توانست بهمثابۀ یک معیار و سنجه در قلمرویی بسیار فراتر و دورتر از مرزهای جغرافیایی انگلستان مرجع قرار گیرد و پیامدهای بزرگی در سازماندهی نیروهای اجتماعی و اقتصادی، تولید و تجارت در جهان به بار آورد. این پول به نسبت پول اتحادیۀ هانس از خاصیت وحدتبخشی بیشتری برخوردار بود. چرا که در اتحادیۀ هانس، ایدۀ وحدت وجه سیاسی نداشت و نتوانست جغرافیای سیاسی–اقتصادی خلق کند. هر قدر در انگلستان خلق یک جغرافیای همسرنوشت سیاسی–اقتصادی بیشتر پیگیری میشد، حضور چنین پول واحدی بیشتر ضروری میشد. شاید به همین دلیل است که لیرۀ استرلینگ را نخستین ارز، نخستین پول ملی و نخستین معیار اندازهگیری ارزش بهطور حقیقی باید دانست. و اگر این را بپذیریم که پول بعد از اتحادیۀ هانس تا حدودی و بعد از قلمروی سیاسی–اقتصادی بریتانیای کبیر، کاملاً ماهیت جدیدی یافته است که امکان شیوههای سازماندهی روابط انسانی، روابط کار، محاسبه اجزاء تولید (فرایند) را متأثر کرده است، آیا نمیتوان از این تاریخ به بعد برای خود ِ پول، قابلیت ظهور بهمثابۀ یک فناوری را قائل شد؟ چرا که پول در این وضعیت –وحدتبخشی به اجزاء- فراتر و حتی مقدم بر ابزار بودنش، دانش و نیرویی برای افزایش قابلیتهای سازماندهی، محاسبات، تولید و روابط ایجاد میکند. هر قدر این پیچیدگی بیشتر باشد با پول قویتری روبهرو هستیم. این همان چیزی است که دربارۀ هر فناوریای نیز وجود دارد. بنابر این اگر کشوری قصد داشتن اقتصادی قدرتمند دارد، باید به پول ملی چونان یک فناوری در ایجاد اتصال ملی و ادغامهای جغرافیایی نگاه کند. این امر میتواند سیاستهای پولی و غیر پولی اقتصاد را با محوریت پول ملی دگرگون سازد.
توجهات نوین به پول و فراتر رفتن از باورهای گذشته دربارۀ پول، بر رفتار سیاستگذاران بسیار اثرگذار است . دیدگاه حاضر کمک میکند تا به هنگام هر تصمیمگیری پرسیده شود آیا این تصمیم پولی میتواند همچنان قابلیت پول بهمثابۀ یک فناوری را حفظ کرده یا ارتقا بخشد؟ اگر این اتفاق بیفتد یک تصمیم دربارۀ پول ملی، میتواند دایرۀ وسیعی از روابط یا تصمیمات اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد.